پایگاه اطلاع رسانی مجموعه فرهنگی انصار المهدی (عج) قرچک

فراهم سازی مقدمات ظهور تکلیف هر فرد شیعه می باشد ان شا الله ما نیز پشت سر ولایت فقیه در دوران غیبت از مقدمه سازان و در هنگام ظهور مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف از سربازان لشگر سید خراسانی در خدمت امام زمان باشیم

پایگاه اطلاع رسانی مجموعه فرهنگی انصار المهدی (عج) قرچک

فراهم سازی مقدمات ظهور تکلیف هر فرد شیعه می باشد ان شا الله ما نیز پشت سر ولایت فقیه در دوران غیبت از مقدمه سازان و در هنگام ظهور مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف از سربازان لشگر سید خراسانی در خدمت امام زمان باشیم

پایگاه اطلاع رسانی مجموعه فرهنگی انصار المهدی (عج) قرچک

سید مرتضی آوینی به عنوان یکی از افسران بصیر و بیدار جنگ نرم از همان ابتدا فهمید که دشمن پس از شکست در جنگ فیزیکی برای ما نقشه هایی خواهد داشت از جنس فرهنگ. لذا کار و جهاد فرهنگی، علمی و تبلیغی را بر هر امر دیگری ترجیح داد تا به اندازه خود در این مسیر تلاش های ماندگاری داشته باشد لذا مشی ما و روش ما در جنگ امروز ان شا الله از همین الگو خواهد بود

چالش اصلی قیام مهدوی چیست؟

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۲۴ ب.ظ
چالش عمده را در قیام مهدوی، باید در میان خواص- خصوصاً خواص­ اهل­حق- دید.
میلاد ولیان؛  در ادامه مباحث گذشته و برای فهم دقیق قیام حسنی  باید بدانیم که عوامل قیام حضرت سیّدالشهدا (ع) چه­بوده­است.
 
پس از تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر عظیم­الشّأن اسلام (ع)، یک جامعه­ اسلامی بر مبنای احکام و قوانین اسلام شکل گرفت. رسول­الله (ص) حدود ده سال در این جامعه حکومت کردند و آئین اسلام را در بین مردم، بسط دادند. پس از رحلت پیامبر (ص) برخلاف دستور ایشان (که در حقیقت امری الهی بود)، خلفایی غیر از امیرالمؤمنین علی (ع) حاکمان جامعه­ اسلامی شدند و در حدود 25 سال، این سه خلیفه، هر کدام در حدّ توان خود، با ایجاد بدعت­ها و رسوم غلط جاهلیت، سهمی در انحراف جامعه­ی اسلامی از اسلام ناب محمّدی و آموزه­های پیامبر رحمت (ص) ایفا نمودند.
 
پس از 25 سال، یک جامعه­ اسلامی با انحرافات فراوان، با مردمی بی­بصیرت و احمق، با خواص اهل دنیا و تجمّلات و با اندک یاران راستین، نصیب امیرالمؤمنین (ع) شد. حضرت در طول حدود چهار سال و نه ماه حکومت، سعی در بازگرداندن این جامعه به جامعه­ی دوران پیامبر (ص) نمودند. اما از آنجایی که انحراف از اسلام ناب، در جامعه ریشه­دوانده و عمیق شده بود، و مردم نیز تحمّل حکومت علی (ع) را نداشتند، حضرت پس از یک دوره کوتاهِ حکومتِ ملال­آور بر این مردم بی­وفا و بی­بصیرت، و با تحمّل سه جنگ تحمیلی داخلی (جمل، صفین و نهروان)، توسط یکی از همین مردم، به شهادت رسیدند.
 
پس از شهادت ایشان، معاویه فرصت را مناسب­دید تا قلمرو فرمانروایی خود را از شام به سایر بلاد اسلامی(عراق، مصر و...) گسترش دهد. از سویی این جامعه با آن اوصاف مذکور، نصیب امام حسن­مجتبی (ع) می­شود، که ایشان هم در نهایت مظلومیت، به خاطر عدم وجود یاران و سرداران وفادار، پس از حدود سه ماه حکومت، یک صلح تاکتیکی با معاویه کردند تا شرایط مناسب برای قیام مهیّا شود.
 
یک مشکل اساسی در دوران امامت امام­حسن (ع) عدم وجود قدرت تحلیل مسائل در بین مردم و نیز تظاهر معاویه به دینداری و پیروی از رسول­الله (ص) بود. نهایتاً ایشان نیز به زهر جفا و خیانت، به شهادت رسیدند.
 
حال، اینچنین جامعه­ای که حاکمش معاویه است، نصیب امام­حسین (ع) می­شود. حضرت تا چند سال اول که معاویه زنده است- به همان دلیل نفاق و تظاهر معاویه به دینداری و از طرفی بی­بصیرتی مردم- شرایط را برای قیام مهیّا نمی­دانند. پس از مرگ معاویه، پسرش یزید، یک فرد عیّاش، شرابخوار، میمون­باز و زناکار، جانشین او و حاکم جامعه­ی اسلامی می­شود؛ و از اینجاست که مقدمات وقوع حادثه­ی عاشورا فراهم می­گردد.
 
استاد متفکر، شهیدمطهری (ره) در کتاب «حماسه­ی­حسینی:، در بحث عوامل قیام امام­حسین (ع) سه عامل را ذکر و بررسی می­کند:
 
1.      عامل تقاضای بیعت
 
2.      عامل دعوت مردم کوفه
 
3.      عامل امربه­معروف و نهی­ازمنکر.
 
پرواضح است که در بین این سه­عامل، آن عامل اصلی که منتج به قیام امام­حسین (ع) شد، عامل امربه­معروف و نهی­ازمنکر بود. چه اتفاقی افتاده بود که باید واجب امربه­معروف و نهی­ازمنکر-آن هم در سطح حکومت و حاکمش- اقامه می­شد!؟ آنچنان انحرافی در جامعه­ی اسلامیِ دوران سیّدالشهدا (ع) پیش آمد و آنقدر مردم و حاکمان غرق در فساد و دنیاطلبی و تجمّلات شدند، که حضرت راهی جز قیام علیه حکومت فاسد یزید ندیدند. در واقع، حفظ اسلام در چنین وضعیتی، تنها و تنها از این راه، انجام می­شد ولاغیر.
 
دشمنان سیّدالشهدا (ع)
 
حال باید ببینیم دشمنان آن حضرت، چه کسانی و با چه کیفیتی بوده­اند و چطور شد که قیام حضرت به شهادت ایشان منتهی شد، نه به تشکیل حکومت.
 
ظاهراً دشمنان حضرت فقط از مسلمانان همان­جامعه بودند (البته برخی کارشناسان دینی معتقدند که حضور و تسلّط یهودیان و مسیحیان در دربار یزید، در نحوه­ی برخورد او با امام­حسین (ع) بی­تأثیر نبوده است). اما آنچه که مسلّم است این­است که کسانی در مقابل آن حضرت صف­آرایی کردند که مسلمان بودند، نماز می­خواندند، معتقد به توحید و معاد و نبوت بودند، بعضاً از سابقه­داران و بزرگان اسلام بودند؛ لکن بسیاری از آنها قدرت تحلیل مسائل را نداشتند و بسیاری نیز- علی­رغم تشخیص جبهه­ی حق- به­خاطر مُلک و پست و مقام، و برای حفظ جان و مال و راحتی زندگی خود، حاضر به کشتن نوه­ی پیامبر خود- با آنچنان وضعیتی- شدند. پس می­توان دشمنان امام­حسین (ع) را در تقسیم­بندی زیر جستجو کرد:
 
1)خواص:
 
1-1) خواص­اهل­باطلکه هویتشان مشخص است؛ کسانی­که به هیچ­وجه سرِ سازش با امام­حسین (ع) ندارند و به­دنبال تسلیم­کردن و یا کشتن آن حضرت هستند. اینها اساساً با اسلام و رسول­الله (ص)  دشمنی ریشه­ای دارند. لکن با نهایت هنرمندی، ظاهری موجّه و دینمدار و پیرو پیامبر (ص) از خود در اَنظار عمومی جلوه می­دهند تا عوام را به سوی خود جذب کنند.
 
2-1) خواص­اهل­حق: دردناک­ترین ضربه از جانب آن­دسته از خواص­اهل­حق است که از حق، حمایت و دفاع نمی­کنند، سکوت اختیار می­کنند، می­ترسند، دچار بی­بصیرتی و تحلیل­های غلط می­شوند، دوپهلو موضع­گیری می­کنند و از ترس جان، حق را می­پوشانند و عرضه نمی­کنند. اینها عالمان بی­تفاوت هستند؛ اگر این دسته از افراد، نسبت به سرنوشت اسلام و مسلمین احساس مسئولیت می­کردند، اگر در موقع لزوم از حق حمایت می­کردند، اگر در بین عوام روشنگری می­کردند، اگر در مقابل فشارها مقاومت می­کردند، اگر به خاطر قلّت عدد در مقابل دشمن، میدان را خالی نمی­کردند و اگر دچار خودپرستی، مال­پرستی و ریاست­طلبی و دچار ملاحظات خویشاوندی و دوستی نمی­شدند، حادثه­ی عاشورا اتفاق نمی­افتاد، و سر مبارک حجّت خدا بر روی نیزه­ها نمی­رفت، و ناموس اهل­بیت (ع)، اسیر نامحرمان و حرام­زادگان نمی­شد. به تعبیر امام­خامنه­ای رهبر انقلاب اسلامی، یک حرکت بجا از سوی اینگونه افراد می­تواند تاریخ را نجات دهد و یک حرکت نابجا می­تواند تاریخ را در ورطه­ی گمراهی و تباهی بکشاند.
 
2) عوام:
 
مردمی که قدرت تحلیل مسائل را ندارند، از اوضاع پیرامون خود بی­خبرند؛ همچون گوسفندان، چراگاه را تمام دنیای خود می­دانند، با هر بادی به این­طرف و آن­طرف متمایل می­شوند، برایشان تفاوتی نمی­کند که در حکومت سلطنتی و غیراسلامی زندگی کنند یا در حکومت اسلامی، اهل تفکر و تدبّر و تعقل نیستند، قدرت تشخیص حق و باطل را ندارند، آگاهی به زمانه و آینده­نگری ندارند و به­طورکلی تکیه­گاه خوبی برای جبهه­ی حق نیستند؛ چراکه با اندک اشاره­ای چرخش 180 درجه­ای در گرایشات آنها پیدا می­شود. اینها اهل وفاداری نیستند. مصداق بارز اینگونه افراد، مردم کوفه بودند؛ کسانی که به سیّدالشهدا (ع) دعوت­نامه­ها نوشتند، اما با آمدن آن حضرت، جا زدند. چرا؟ چون عبیدالله­بن­زیاد اینها را تهدید کرده­بود، چون نمی­توانستند از زن و بچه و دنیای کوپک خود بگذرند، آنقدر غرق در امرارمعاش و زندگی­دنیوی خود شده­بودند که با اینکه حسین­بن علی(علیه­السلام) را سزاوار حکومت می­دانستند، ولی درعین­حال در مقابلش می­ایستادند«قُلُوبُهُم­مَعَه و سُیُوفُهُم­عَلَیه».
 
لذا قیام سیّدالشهدا (ع) این شاخص و چراغ را به جوامع مسلمان داد که عبرت بگیرند تا کربلاهای دیگر تکرار نشود. دشمن­شناسی آن حضرت و چگونگی مواجهه­ی با دشمن، درسی به مسلمین- اعم از شیعه و سنّی- داد که اکنون نتایج آن را در بیداری­اسلامی شمال آفریقا و جنوب­غرب آسیا و حتی در کشورهای غیر مسلمان اروپایی و آمریکایی می­بینیم. درس "هَیهات مِنّاالذِّلَّه"، درس تحمّل­نکردن ظلم و ظالم، درس نترسیدن از قلّت عدد نیروهای جبهه­ی حق، درس اصلاح­طلبی و مقابله با انحرافات، و... است. و اینها تنها بخش اندکی از درس­های قیام امام­حسین (ع) است. عبرت از این قیام، خواص را متوجه وظیفه­ی تاریخی خود کرد.
 
حال، مخاطبانِ این درس­ها و عبرت­ها باید آزمون بدهند. این آزمون نهایی، در قیام مهدی­موعود (عج) برگزار می­شود؛ چراکه آن گذشته­ی سرخ، مقدمه­ای بود برای آینده­ی سبز مهدوی، و در عرصه­ی فعلی، کسانی که مدعی هستند باید خود را نشان دهند.  
 
جمع­بندی:
 
در قیام مهدی­موعود (عج)  که یک انقلاب­جهانی است، علاوه بر دشمنان داخلی و موانع درونی در جبهه­ی حق، با دشمنان خارجی و کفار و مشرکین و منافقین نیز مواجهیم.
 

البته سختی مقابله با کفار به اندازه ­سختی مقابله با منافقین و متظاهران­ به ­دین نیست؛ چرا که باطل­ بودن کافر کاملاً صریح و روشن، وحتی برایعوام هم قابل تشخیص استاما در جبهه­ مقابله با منافقان و فتنه­گران داخلی، از آنجایی که منافق،حق وباطل را با هم مخلوط و ممزوج می­کندو به صحنه می­آورد، تشخیص حق و باطل سخت­تر می­شودپس چالش عمده را در قیام مهدوی، باید در میان خواصخصوصاً خواص­ اهل­حق-دید.  به­ طور کلی حضرت­مهدی (عج) با دانشمندان فاسق، مقدس­نماهای نادان و پیشوایان ظالم مواجه خواهدبودلذابهترین راهبرد، بهره­گیریاز چراغ دشمن­شناسی حسینی و عاشورایی خواهد بود.


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۸/۳۰
  • ۱۷۷ نمایش
  • منتظر مهدی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.